پروفرما اینویس (پیش فاکتور) چیست و کاربرد آن چگونه است؟

پروفرما یا پیش فاکتور (Proforma Invoice) سندی است توسط فروشنده به اسم خریدار صادر می گردد که درآن نام و نشان دقیق خریدار و فروشنده به همراه مشخصات دقیق کالا و شرایط مربوط به حمل و تحویل کالا ذکر می گردد.

موارد مورد نیاز که در  پروفرما اینویس باید ذکر گردد:

۱- نام و نشان دقیق فروشنده و خریدار

۲- مشخصات دقیق کالا

۳- مقدار و نوع بسته بندی کالا

۴- شرایط حمل و تحویل کالا (اینکوترمز)

۵- نحوه پرداخت و نوع ارز

۶- مشخصات دقیق حساب بانکی فروشنده

۷- شماره پروفرما، تاریخ، کشور مبدأ حمل، مدت اعتبار پروفرما

قابل ذکر است بعد از مذاکره و مکاتبات اولیه بر روی نوع و قیمت کالا و دیگر شرایط حمل و تحویل کالا، فروشنده بنا به درخواست خریدار اقدام به صدور پیش فاکتور می نماید. سپس فروشنده بعد از بررسی پروفرما نسبت به درخواست ویرایش یا تأیید آن اقدام می نماید.

کاربردهای پروفرما اینویس

در ایران برای پروفرما اینویس کاربردهای زیر متصور است:

۱- جهت ارائه به بانک به منظور دریافت تسهیلات ارزی و انتقال وجه

۲- ارائه به سازمان تخصصی مربوطه جهت اخذ مجوز واردات کالا مورد نظر (سازمان غذا و دارو، سازمان صنایع ومعادن، سازمان جهاد کشاورزی و… )

۳- انجام ثبت سفارش در سامانه جامع تجارت ( www.ntsw.ir )

لازم به ذکر است که همچنان برخی از کالاها در سامانه ثبتارش ثبت سفارش می گردد.

باید توجه داشت هر کالایی که بخواهد به طور رسمی و مبادی گمرکی وارد کشور گردد باید در سامانه جامع تجارت جمهوری اسلامی ایران ثبت سفارش گردد.

چند نکته کاربردی

گاهی در میانه فرآیند واردات تصمیم به برخی تغییرات بین فروشنده و خریدار گرفته می شود که در این زمان خریدار از فروشنده درخواست اصلاحیه مذکور را می نماید. به طور مثال فروشنده تصمیم می گیرد که محموله بجای حمل دریایی به صورت زمینی حمل شود. فروشنده در صورت موافقت نسبت به صدور اصلاحیه ای با ذکر شماره پروفرمای اینویس مربوطه در آن و ذکر تغییرات درخواستی (مثلا شرایط حمل از CFR  به CPT  )، اقدام می نماید. سپس فروشنده اقدام به ویرایش اطلاعات وارد کرده در سامانه جامع تجارت می نماید و اصلاحیه مربوطه را در سامانه بارگذاری کرده و بانک را نیز از تغییرات صورت پذیرفته آگاه می کند.

حین ویرایش یا تمدید ثبت سفارش در سامانه جامع تجارت،  در صورت پایان اعتبار پروفرما اینویس، خریدار از فروشنده درخواست الحاقیه یا اصلاحیه به منظور تمدید زمان اعتبار پروفرما نموده و سپس تاریخ اعتیار جدید را در سامانه جامع تجارت درج می نماید.

کتاب: قبایل نوشته ست گادین

مدتی قبل از طریق سایت متمم کتاب قبایل نوشته ست گادین نظرم رو جلب کرد تا برای خواندن آن ترغیب شوم. نام اصلی این کتاب به انگلیسی Tribes: We need you to lead us می باشد که اولین بار در سال ۲۰۰۸ منتشر شده است. این کتاب در زمره کتاب های انگیزشی قرار می گیرد و نویسنده آن در سراسر کتاب به ترغیب و انگیزاندن افراد جهت شروع به انجام یک کار یا فعالیت و ایجاد فضای لازم (قبیله) جهت رسیدن به اهداف مورد نظر می پردازد.

ست گادین در این کتاب ایده ها و سرنخ هایی برای خواننده مطرح می کند که جای تأمل و تفکر دارد. او می گوید که دیر یا زود باید جهت رسیدن به هدف خود دست به کار شده و قبیله خود را ایجاد کنید. تمایز لازم میان افراد قبیله و غیر را، به وجود آورید و پیوسته ارتباطات بین افراد قبیله برقرار باشد تا هدفتان محقق گردد.

بخش هایی از کتاب :

– یکی از قدرتمندترین سازوکارهای بقای ما آن است که بخشی از یک قبیله باشیم، یعنی در گروهی از افراد هم فکر همیاری کنیم و از آنها یاری بگیریم.

– عضو قبیله بودن بخش بزرگی از چگونگی نگاه مان به خودمان را تعیین می کنید.

– بدعت گذاران، رهبران جدیدند.

– زندگی کوتاه تر از آن است که از کاری که می کنی متنفر باشی.

– وضع موجود هرچه هست، تغییر آن فرصتی است برای چشمگیر شدنشان.

– در دوران بی ثباتی رشد نتیجه وجود رهبرانی است که تغییر می آفرینند و سازمانشان را مشارکت می دهند، نه نتیجه وجود مدیرانی که کارکنانشان را به کار بیشتر در ازای حقوق کمتر وادار می کنند.

– چیزی که باعث ترس مردم است شکست نیست، سرزنش شدن است، انتقاد است.

– فرهنگمان برای جلوگیری از تغییر سخت در تلاش است، مدت ها نظام ها و سازمان ها و استانداردهایی بر قرار بوده که هدف از طراحی شان منصرف کردن مردم از زیر سوال بردن وضع موجود بوده است.

– سازشگری خوشایند نیست، عادتی زیان بخش و لغزنده که به میان مایگی هدایت مان می کند.

– بدعت گذاران موفق آئین های خودشان را دارند.

– طرد، نیرویی بی نهایت قدرتمند برای ایجاد وفاداری و جلب توجه است. اینکه چه کسانی عضو جنبش تان نیستند تقریبا به اندازه  کسانی که عضوند اهمیت دارند.

– راز رهبری ساده است: آنچه را که باور دارید انجام بدهید. تصویر آینده را ترسیم کنید. به آنجا بروید. مردم به دنبالتان خواهند آمد.

– وقتی جهان تغییر می کند، قوانین هم تغییر می کند و اگر مصر باشید که بازی های امروز را با قوانین دیروز بازی کنی، گرفتار می شوی. گرفتار راهبردی احمقانه. زیرا جهان تغییر کرده است.

به نظر می رسد اغلب برای رسیدن به آرزوها می بایست عزم را جزم کرد، وضع موجود را زیر سوال برد و آینده را به تصویر در آورد و برای رسیدن به آن مسیر را هموار نمود.

کتاب: الزامات سیاست در عصر ملت- دولت

کتاب: الزامات سیاست در عصر ملت- دولت

مدتی قبل محمدرضا شعبانعلی عزیز در سایت شخصی خود کتاب الزامات سیاست در عصر ملت- دولت نوشته احمد زیدآبادی را معرفی کرد که نظرم رو برای خواندن آن جلب نمود. بع داز خواندن کتاب تصمیم به نوشتن حرف هایی از کتاب برای خودم و شما گرفتم. البته قبل از آن باید بگم که این کتاب شامل یک مقدمه و شش بخش دیگر می شود.

  • مقدمه
  • ظهور و تطور ملت- دولت در اروپا
  • ایران و روند ملت- دولت
  • خاورمیانه و نیاز به وستفالیای جدید
  • اسرائیل و معضل ملت- دولت
  • سیاست و اخلاق در نظام ملت- دولت
  • منافع ملی و اخلاق

لازم به ذکر است که نویسنده بیان می کند که این کتاب چکیده ای از محتوای کاری گسترده تر که در آینده منتشر خواهد شد، است.

به طور کلی در عرصه جهانی صورت بندی های مختلفی از واحدهای سیاسی رایج بوده که شامل سه شکل عمده قبیله، دولت-شهر، و شکل رایج تر از این دو، امپراطوری بوده است. امپراطوری ها اغلب شکل و شمایل دینی (نظام حقوقی مبتنی بر شریعت) به خود گرفته بوده اند که بعد از تغیر و تحولات طی قرون مختلف این امپراطوری ها در چند قرن اخیر جای خود را به نظام حقوقی مبتنی بر ملیت که موجب ظهور ملت- دولت ها (واحد سیاسی یا دولت سرزمینی) شد، دادند.

با ظهور ملت- دولت ها، در حوزه داخلی مشروعیت زمینی حاکمان جایگزین مشروعیت الهی که در دوران امپراطوری متداول بود، شده است که در آن همه اتباع را فارغ از دین و اعتقادات آنها در موقعیت شهروندی معرفی نمود. در حوزه خارجی هم مرزهای سیاسی کشورها به رسمیت شناخته شد و منافع ملی مبنای سیاست خارجی قرار گرفت.

“در حقیقت، اصول بنیادین حقوق داخلی مبتنی بر ملت- دولت در « اعلامیه حقوق انسان و شهروند»  انقلاب فرانسه به صورتی واضح تبلور یافت؛ اعلامیه ای که ریشه هر حاکمیتی را اساسا ملت می دانست و قانون را هم تجلی اراده عمومی تلقی می کرد”

نویسنده بیان می کند که در تاریخ ایران هم، از زمان دولت های غزنوی، سلجوقی و خوارزمشاهی تا به امروز ، نابسامانی ها و شکست های دولت ها عمدتا حاصل بی توجهی یا توجه ناکافی به مفهوم ملت- دولت در عرصه داخلی و خارجی بوده است و در مورد این مفهوم دولت ها پیوسته دچار ابهام و سردرگمی بوده اند.

با این حال عصر حاضر عصر ملت- دولت بوده که موقعیتی برای دستیابی ملت ها به بلوغ به معنای برخورداری ازحقوق برابر شهروندی در کنار پذیرش وظایف و مسئولیت های مربوط به آن از سوی همه یا اکثریت قابل توجهی از افراد جامعه است. کشورها بدون بلوغ ملی دچار بی ثباتی، درگیری های داخلی، خشونت، ناکارآمدی ، هرج و مرج و ماجراجویی در هر دو حوزه داخلی و خارجی می شوند که هزینه های مادی و معنوی زیادی را بر مردم کشورها تحمیل می کند.

در حوزه اخلاق هم نویسنده سیاست اصیل را در تضاد و مغایر با اخلاق نمی داند و می گوید که سیاست فقط اولویت های اخلاقی را بر مبنای خیر عمومی جامعه جابجا می کند.

پی نوشت یک: خواندن این کتاب زاویه دید تازه ای در بررسی و تحلیل رفتار دولت مردان و سیاست گذاری های دولت در حوزه داخلی و خارجی برایم به وجود آورد.

پی نوشت دو: در این نوشته اغلب از واژگان و جمله بندی های کتاب استفاده شده است.

استعفانامه من

مدت ها در فکر دست کشیدن از تنبلی، پشت گوش انداختن برنامه ها و در کل به بطالت گذراندن وقت های آزادم بوده ام. تلاش های بی نتیجه نیز به شکل پراکنده داشته ام. از همین رو تصمیم جدی گرفتم از این به بعد برنامه ریزی هایم را عملی کرده، به صورت  منظم و پیوسته کتاب های مورد علاقه ام را مطالعه نموده و از طرفی وبلاگ نویسی که بخشی مهمی از برنامه هایم بوده را با عزمی راسخ پیگیری کنم.

برای این منظور نیاز به رها کردن دسته ای از اعمال و رفتارها و یا شاید عادت های نادرست رفتاری روزمره داشتم تا زمان مورد نیاز برای مطالعه، فکر کردن و نوشتن(وبلاگ نویسی) فراهم شود. در ادامه این موارد رو مطرح می کنم.

  • تلویزیون دیدن ممنوع. این سریال جومونگ یا کبری ۱۱ نمیدونم چه دستاوردی داشته که این همه وقت براشون گذاشتم. اصلا چه ربطی داره به من که بدونم زلاتان ابراهیموویچ چه تتویی(اسم چه افرادی) روبدنش نوشته و اگر بدونم چه اتفاقی میفته غیر از این که فضایی از ذهنمو اشغال کنه.
  • پرسه ی نا محدود در تلگرام و دیگر شبکه های اجتماعی ممنوع. باید یک زمان مشخص در طول روز برای این شبکه ها اختصاص بدم و بیش از آن بهش نپردازم. به نظرم پرسه تو دنیای شبکه های اجتماعی جدا از زمانی که ازمون میگیره، یه مشغله یا درگیری های ذهنی هم برامون ایجاد می کنه که وقتی می خوایم کار های دیگه هم انجام بدیم مثل مطالعه، نمی تونیم تمرکز کافی داشته باشیم.
  • معاشرت و مصاحبت با افراد بدبین و غرغرو ممنوع. ادمایی که مدام از وضع اسفناک اقتصادی صحبت می کنن، از بی کفایتی و دزدی برخی مسئولین و مقامات کشوری و امثال انها حرف میزنن، کلا انرژی منفی ارسال می کنن، گاهی هم از بی فرهنگی های ایرانی ها (که البته شامل خودشون نمیشه) سخن میگن. حالا فارغ از این که درست میگن یا غلط که اغلب هم دور از واقعیت هست به طور جدی باید از چنین افرادی فاصله گرفت چون که بذر یاس و نا امیدی رو در وجودمون می کارند و در صورت استمرار معاشرت با آنها ممکنه موجب توقف تلاش و کوشش ما شوند.

چندین سال قبل تو برنامه نود آقای نصیرزاده کارشناس داوری فوتبال یه نکته در مورد قضاوت داور تو مسابقه فوتبال گفتند به این مضمون که داور یک مسابقه فوتبال در جریان بازی اگر بیش از سه دقیقه تو سوت خودش ندمه ممکنه محو جریان بازی بشه و داروی مسابقه از دستش در بره، یعنی مثل تماشاگرای بازی، به اصطلاح مات بازی میشه و قدرت قضاوت درست رو از دست میده.

حالا همین اتفاق تو جریان زندگی برای خیلی از ماها رخ میده. انقدر محو تماشای تلویزیون، تلگرام، اینستاگرام، فیس بوک، بازی های کامپیوتری و … می شیم که اصلا یادمون میره چی از زندگی می خواستیم یا اصلا چی باید از زندگیمون بخوایم، چه برنامه هایی داشتیم، دنبال چه هدف های هستیم و ازین قبیل. بعدشم زندگیمونو با همین برنامه ها یا کارای بیهوده تنظیم و هماهنگ می کنیم(شامو یجوری میخوریم همزمان با پخش سریال بشه).

گاهی لازمه تو یه لحظه متوقف بشیم، ببینیم من چقدر از خودم فاصله دارم و علتش چی بوده. شاید همینجا باشه که بفهمیم خیلی از کارهایی که انجام می دادیم، عادت های روزانه و رفتارهامون، حال و اوضاع الانمون رو موجب شده که یا باید رهاشون کنیم و یا تغیرشون بدیم. به نظر میرسه این ادم که الان هست حاصل همین انتخاب کردن ها و رها کردن ها باشه که البته این انتخاب میتونه به شکل هیچ اقدامی نکردن و به روش قبل ادامه دادن هم باشه. کتاب شیب نوشته ست گودین هم مطالب و حرف های خوبی در این مورد میزنه که به نظرم خوندنش خیلی مفیده و کمک میکنه بهتر به مسیرمون ادامه بدیم یا از برنامه هامون دست بکشیم.

در پایان بگم که خواستم تو سوت خودم دمیده باشم و جریان زندگی رو قطع کنم، ببینم اصلا بازی چند چند هست. اگه عقب افتادم از حریف (یعنی خودم) یه تغیر و تحولی بدم و کارای قبلی که حاصلش حال هم اکنونم شده را رها کنم. به امید رسیدن روزهایی که آمدنش نشون از برنامه ریزی صحیح و مداوت در پیگیری و عمل به آنهاست.